دینداری از منظر امام رضا(ع)
لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

 جــدا کننــده متـن

دينداري در پرتو عمل و نه آرمان‌پردازي

گروهي دين را در قالب آرمان‌ها و پندارهاي خود جست و جو مي‌كنند، عمل را فرو مي‌نهند و دل به ارتباط‌ها و نسب‌ها و امور ظاهري مي‌بندند، در حالي كه دين مجموعه‌اي به هم پيوسته و منسجم است و در گفته‌ها و ره‌آوردهاي خود، بناي مزاح و سرگرمي نداشته است.

اما چه راحت گروهي به دستورات دين عمل نمي‌كنند و براي توجيه نفس خويش به رحمت الهي تكيه مي‌نمايند، غافل از اين كه خداي رحيم، خداي صادق، حكيم و عادل نيز هست و صدق سخنان و بشارت‌ها و تهديدهاي الهي مستلزم آن است كه آنچه در قرآن و منابع ديني آمده است، بي‌كم و كاست، تحقق پيدا كند.

يكي از شاگردان امام رضا(ع) به نام حسن ابن موسي ابن علي وشّاء مي‌گويد: در خراسان همراه علي ابن موسي(ع) بودم. در آن مجلس، زيد ابن موسي ـ برادر امام رضا(ع) ـ نيز حضور داشت. گروهي پيرامون زيد جمع بودند و او ـ به سبب انتسابش به خاندان پيامبر(ص) و به خاطر اين كه فرزند موسي ابن جعفر است ـ به آن جمع تفاخر مي‌كرد و فخر مي‌فروخت و مي‌گفت: ما چنين هستيم و ما چنان هستيم!

در آن سوي محفل نيز گروهي پيرامون علي ابن موسي(ع) گرد آمده بودند و حضرت با آنان سخن مي‌گفت. در اين ميان، سخنان زيد به گوش امام رسيد.

حضرت رضا(ع) به جانب برادر رو كرد و فرمود: «اي زيد! آيا حرف‌هاي نقّالان كوفه تو را مغرور كرده است و فريب خورده‌اي كه روايت كرده‌اند: «فاطمه عفت خود را حفظ كرد و خداوند آتش را بر ذريه او حرام نمود.»

اين مخصوص «حسن و حسين» و فرزندان بي‌واسطه فاطمه است.

آيا ممكن است كه پدر تو ـ امام موسي ابن جعفر(ع) ـ اطاعت خدا كند، روزها روزه بدارد و شب‌ها به نماز بايستد، ولي تو معصيت خدا كني و با اين وصف، روز قيامت هر دو به دليل اين كه فرزندان فاطمه هستيد، برابر باشيد! اگر براستي اين چنين باشد معلوم مي‌شود، تو نزد خداوند عزيزتر از موسي ابن جعفر هستي، زيرا او با عمل و تلاش مي‌بايست به قرب الهي راه يابد و تو بي‌زحمت و بدون هيچ عمل!»

پيام اين روايت، به موضوع مورد روايت محدود نمي‌باشد، بلكه نوع بيان و استدلال امام اين امكان را مي‌دهد كه بگوييم پس از ايمان به اصول دين، هيچ چيزي جاي عمل صالح و تلاش را نمي‌گيرد؛ نه نسب و فرزند پيامبر بودن و نه گريه بر مصائب خاندان پيامبر(ص) و نه محبت بر نيكان و صالحان. بلي مي‌توان گفت كه محبت به نيكان و بندگان صالح الهي، خود راهي براي بازگشت به سوي خدا و حركت در مسير تكليف و پايبندي به احكام الهي است و اگر در روايات، نسبت به محبت اهل بيت و يا گريه بر مصائب آنان و يا تكيه بر رحمت الهي تأكيد شده، براي آن بوده است كه اين امور، خود راهي است براي رو آوري به عمل صالح، نه اين كه مايه غرور و ترك عمل شود.

 

نمادهاي ديني، استوار بر بنيادهاي عملي

در اديان آسماني، مفاهيمي مانند: توبه، استغفار، توفيق‌خواهي، دعا و ذكر وجود دارند كه بيشتر داراي جنبه نمادين و نشانه‌اي هستند.

اين مفاهيم هر چند با نوعي عمل همراهند، ولي حقيقت آنها در عملي پايدارتر و بنيادي‌تر نهفته است، به گونه‌اي كه اگر اين نمادها به تنهايي مورد توجه قرار گيرند، از حالت ارزشي بيرون آمده، شكل تمسخر و استهزاء به خود مي‌گيرند. روشن‌ترين مثال آن، استغفار زباني است كه ريشه در قلب و باور و نمود در عمل نداشته باشد.

امام رضا(ع) مي‌فرمايد: «چند چيز است كه اگر همراه با چند حقيقت نباشد، مسخره مي‌نمايد:

1ـ كسي كه زبانش استغفار كند، ولي قلبش از گناه پشيمان نباشد.

2ـ فردي كه توفيق طلب كند، ولي تلاش ننمايد.

3ـ انساني كه احتياط جو باشد، ولي دقت و پرهيز نداشته باشد.

4ـ آن كه آرزوي بهشت كند، ولي بر دشواري‌ها شكيبا نباشد.

5ـ شخصي كه از آتش دوزخ به خدا پناه برد، ولي هوس‌هاي دنيا را ترك نگويد.

6ـ كسي كه ذكر خدا بر لب براند، ولي شوق ديدار رحمت الهي را نداشته باشد و...

اينان در حقيقت خود را به استهزاء گرفته‌اند.» جدا کننده های متن برای وبلاگ



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 25 فروردين 1394برچسب:, | 12:12 | نویسنده : سيده محبوبه مجتبائي و صفا رحمني |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • نور ایران